بی مقدمه...

بی مقدمه شروع شد

بی مقدمه...

بی مقدمه شروع شد

قصه های مجید...

سلام. 

قصه های مجید را دیگه کمتر کسی هست ندیده باشه. اون موقع ها عصر روز جمعه، قصه های مجید پخش میشد. مجید با لهجه شیرین اصفهانی، ما را جلوی تلویزیون میخکوب می کرد. 

همیشه با خودم میگفتم این مجید چقدر بزرگ تر از سنش فکر می کنه و کاش منم مثل اون بودم اما...

نمیدونم شما هم توجه کردین یا نه؟ مجیدِ قصه های مجید در هیچ سکانسی از ته دل نخندید. اصلاً ما خنده مجید را کمتر دیدیم. تازه یک کلیپی هم در اینترنت هست که در صحنه حمل فرش با گاری و دوربین فیلمبرداری ، از کوره در میره و میگه: من میخوام برم مدرسه، از درسم عقب موندم، خسته شدم و ...که آقای پور احمد آرومش می کنه. 

این خودِ مجید بود. شاید خانواده مهدی باقر بیگی(مجید)، معروف شدنِ فرزندشون در نوجوانی را بر هر چیزی ترجیح دادن امّا مجید بعداً در رشته کشاورزی قبول شد و در بخش فرهنگی شهرداری اصفهان مشغول بکار!  البته در دو سه سریال یا فیلم دیگر هم بازی کرد که دیگه اون مجید سابق نشد.

به واسطه محبوبیتش در شورای شهر هم رای بالایی آورد. مهدی باقربیگی حالا یک فرزند پسر دارد. امیدوارم او دیگر مثل پدرش نوجوانی اش بر باد نرود. فکر می کنم مجید لذت نوجوانی کردن را نداشت و از دست داد ، چون باید پخته تر از سنش رفتار می کرد. 

من و مادرم هنوز عاشق قصه های مجید هستیم. مهدی باقر بیگی خیلی ممنون که خاطره های قشنگی برامون ساختی.


پی نوشت: یک عبارتی از آقای جهانبخش سلطانی در سفر به شیراز برای ما یادگاری گذاشت: آقا مجید مقصد کجاس؟ هِمین جاس...

نظرات 9 + ارسال نظر
سارا شنبه 9 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 05:09 ب.ظ http://15azar59.blogsky.com

سلام
قصه های مجید دو تا قسمتش خیلی دلم براش سوخت یکی اونجا که میگو دلش میخواست بخوره که باهوش بشه و ریاضیشو نمره خوب بگیره یکی هم قسمت اردو که بی بی اونهمه وسیله براش گذاشته بود و کم مونده بود جا بمونه
منم قصه های مجید را دوست داشتم

سلام. بله قسمت میگو که خیلی بامزه بود. صحنه آمدن گربه به آشپزخانه و ریختن میگوها، همسایه بی بی کله ربابه و ... آخی.
تاثیر برانگیزترین قسمت برای من و مادرم قسمت "خواب نما "بود.

خانوم ف شنبه 9 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 05:15 ب.ظ

متنفر بودم از قصه های مجید متنفر آقااااا در حد سمندون

عجب!

مونا یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 03:03 ب.ظ

من هم نگاه می کردم و می خندیدم، ولی دلم براش می سوخت، حتی برای بی بی. یه پسر نوجوون بدون مادر و پدر با مادربزرگش زندگی می کرد. فقیر بودند، خیلی وقت ها رویابافی می کرد. موسیقیش هم که هنوز یادمه چقدر سوزناک بود. من دوست ندارم دوباره نگاه کنم.
البته بازی هاشون واقعا قوی و تاثیر گذار بود.

سلام. تشکر بابت نظر.

نیلوفر چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 10:55 ق.ظ

من کودکیم رو با کتاب قصه های مجید و سریال مجید گذروندم
بزرگ شدم رفتم کل سی دی های سریالش رو خریدم و کتابشو دوباره گرفتم
من عااااااااشق مجید بودم
اما الان که دوباره میبینش بار غمش برام زیاده

سلام.
بله. همدوره ای های ما خاطرات زیادی از این کاراکتر دارند.
ممنونم

منجوق شنبه 16 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 12:45 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com

من همیشه می گفتم خوش به حالش چقدر خوشبخته

سلام؛ از چه نظر؟

ربولی حسن کور شنبه 16 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 05:20 ب.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
من همیشه به این فکر میکردم که نویسنده این داستان اهل کرمان بوده اما الان دیگه همه مجید را اصفهانی میدونن

سلام؛ خوب اصفهانی ها زرنگی کردن و سریالش را ساختن. اتفاقا خوب میشد اگر کارگردانی از کرمان این سریال را می ساخت.

منجوق چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 10:07 ق.ظ http://manjoogh.blogfa.com

مجید کاری رو که می خواست انجام میداد به هر قیمتی شده

کاملاً درسته...

لیمو چهارشنبه 27 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 09:21 ق.ظ https://lemonn.blogsky.com/

به نظر من شخصیت مجید توی کتابها شادتر بود اما توی فیلم قوی تر. قدرت این رو داشت که اگر چیزی رو میخواد زمین رو به زمان بدوزه اما به اون هدف برسه و این در حالی بود که والدینش فوت کرده بودن و نسبتا فقیر هم بود.
+ نقش بازی کردن همیشه به نظرم روح آدم رو فرسوده میکنه بماند که در کودکی...

سلام؛ درسته.
ممنونم بابت ارسال نظر.

.. دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 09:27 ق.ظ

شخصیت مجید خوب بود منم دوست داشتم و شاید نداشتن حامی قوی پدرانه باعث شده بود خیلی بیشتر ویژگی های مردانه داشته باشه تا نبودن مرد در خانواده رو جبران کنه از نظر من پسرایی که این مدلی بزرگ میشن اتفاقا خیلی تو جامعه مقاوم تر و قوی تر هستن پدر من نه دقیقا به این شکل ولی حامی قوی ای تو زندگیش نداشت و به خاطر همین زبر و زرنگ شد و اتفاقا الان حمایتگر همه آشناها و ... است.

سلام.ماشااله به پدر شما..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد