سلام؛
بی شک شما هم از ازدواج های اجباری شنیده اید و حتی در بستگان خود هنوز از این نوع ازدواج ها، داشته باشیم. دوستی دارم که قبلاً داستان آشنایی با همسرش را برایم تعریف کرده بود. اینکه پدرش نظامی بود و بسیار سخت گیر. در وقت ازدواج از دوست من سؤال می کند که نظر خودت برای ازدواج با کیست؟ دوستم سه گزینه را روی میز پدر میگذارد. پدر نگاهی در چشمان فرزند می کند و با یک کشیده آب دار، نقش بر زمینش می کند. پدر یک گزینه را روی میز می گذارد. دختر خانمی از خانواده ای مرفه که پدرش از دوستان اوست. دوست من با خیال راحت قبول میکند، چرا که قبلاً هم تعداد زیادی به خواستگاری این خانم رفته بودند، اما خانواده اش نپذیرفته بود. دست بر قضا برای دوست من می پذیرد و ازدواج سر می گیرد...
به هر روی ، تازه امروز دوست من از راز مگو پرده برداشت. گویا پدرش در جوانی عاشق مادر این دختر بوده و حالا که بنا به دلایلی به او نرسیده، مصمم شده است تا دختر این خانم را به ازدواج پسرش در بیاورد. دوست من می گه من همچون بُزی، قربانی شدم(اصطلاحی که خود بکار برد).
به هر حال این عشق چه زیبا توصیفش کنیم و چه لعنتی، نمی میرد...
سلام
پدر عروس خانم در قید حیات هستند؟!
سلام ؛
پدر عروس و داماد در حال حاضر فوت کرده اند.
سلام
عجب آخرش غافلگیر شدم
سلام؛ درسته.
سلام هیچ وقت نتوستم ازدواج اجباری برای آقایون رو درک کنم چرا قربانی شدن؟ پیشنهاد شاید اجباری بوده ولی قطعا خوششون اومده
من رو برعکس یاد دوستم انداخت از دبیرستان عاشق پسری بود و بعد چندسال باهم ازدواج کردند الان میگه کاش مادرم مخالفت میکرد
سلام؛ به هر حال هنوز هم افرادی هستند که روی حرف بزرگ ترهای خود حرفی نمیزنند. بعد از ازدواج خدا را شکر وضعیت خوب بوده.
عجب ماجرایی. یاد داستان فیلم شهرزاد افتادم که بزرگ آقا خودش عاشق شهرزاد بوده و اون رو برای قباد درنظر میگیره.
بعد اون خانم و آقا که ازدواج کردن با هم خوشبخت هستند؟
سلام؛ بله.
شاید باور نکنید ولی دوست من و خانمش از دو مذهب متفاوت هستند ولی با هم مشکلی ندارند.
بنظرم نمیشه گفت قربانی مگر اینکه آقای دوست به همسرشون علاقه نداشته باشن. اگر ایشون واقعا به یکی از اون سه مورد علاقه داشتن باید مسیولیتش رو قبول میکردن و پاش می ایستادن.
درود بر شما.
من هم دوتا از دوستانم به اجبار پدر تن به ازدواج اجباری دادند. دخترخانمها به اشتباه فکر میکنند ازدواج اجباری فقط برای آنها است.
درست است که زندگی مشترک آنها هنوز هم ادامه دارد، ولی بارها به من گفتهاند که کسی دیگر را دوست داشتند اما به اجبار پدر تن به این ازدواج دادهاند.
موفق باشید.
سلام؛ تشکر بابت اشتراک تجربه دوستانتان.
کمی باورش سخته که ایشون قربانی بوده باشن. یا اینکه قدرت تطابق بسیار بالایی داره.
سلام. چی بگم منجوق خانم.
سلام
احترام گذاشتن به بزرگتر خوبه و درست. اما برای ازدواج از اونجایی که دست آقایون بازتر هست، گزینه اجبار درواقع یک اختیار است. یعنی مختارانه تصمیم میگیرن که مجبور بشن.
سلام؛ سپاس.